برای درک عمیق و کاربردی بازی پوکر و پیشرفت در مسیر یادگیری این بازی، بهتره همیشه واژهنامه اصطلاحات پوکر رو کنار دستتون داشته باشین. با این کار، هر زمان که با اصطلاحات تخصصی مثل دامنه متعادل (balanced range)، بت چندبَره (barrel) یا کانتیونیِیشن بت (continuation bet) روبهرو بشین، میتونین سریع معنی و مفهومشون رو بفهمین و توی عمل ازشون استفاده کنین. در واقع، با مرور مداوم این واژهنامه و شناخت اصطلاحات حرفهای پوکر، قدم به قدم مهارتتون رو بالا میبرین و دید بهتری نسبت به تصمیمهای مختلف توی بازی پیدا میکنین.
فهرست واژه نامه اصطلاحات پوکر
رِنج متوازن / بالانسشده (balanced range) (n.)
یه دامنهای که نمیشه ازش سوءاستفاده کرد، چون هم دستای قوی توش داره و هم دستای ضعیف اما با پتانسیل. حتی اگه حریفات بفهمن دامنهی کارتهات چیه، اگه این دامنه واقعاً متعادل باشه، نمیتونن ازت بهرهکشی کنن.
بَرِل (barrel) (n.)
به بت (شرط) تو یکی از خیابونهای بعد از فلاپ میگن؛ مثلا بت روی ترن یا ریور رو میشه یه “بارل” حساب کرد.
فراوانی/تعداد دفعات بَرِل زدن (barreling frequency) (n.)
میزان یا درصد مواقعی که بعد از فلاپ، تو ترن هم بت میزنی و بعدش روی ریور هم ادامه میدی.
بلاکینگ بت / بت مسدودکننده (blocking bet) (n.)
یه بت کوچیک که هدفش اینه جلوی حریف رو بگیره که یه بت بزرگ بزنه که ما نتونیم راحت کال کنیم.
وضعیت کارتهای روی میز (board texture) (n.)
خصوصیات فلاپ یا به طور کلی کارتهای مشترک روی میز؛ مثلاً اگه خیلی جای دراو (draw) و دست نات (بهترین دست ممکن) رو باز کنه میگیم “وِت” (مرطوب)، ولی اگه جای دراو خیلی کمه میگیم “درای” (خشک).
بریک (brick) (n.)
کارت ترن یا ریور که انتظار میره روی نتیجهی دست تأثیر خاصی نذاره. مثلاً یه کارتی که نه دراو رو تکمیل میکنه و نه دستای قوی رو قویتر.
کال (call) (v.)
همون کالکردن که یعنی مبلغ بت حریف رو مساوی پرداخت کنی.
رِنج محدودشده (capped range) (n.)
دامنهای که تعداد زیادی از قویترین دستهای ممکن رو نداره یا خیلی کم توش هست.
چک (check) (v.)
تو نوبت خودت فعلاً از حق بتزدن میگذری و بازی رو به حریف واگذار میکنی.
چک راوند / همه چک دادند (checked around) (adj.)
وقتی تو یکی از خیابونهای بعد از فلاپ، همهی بازیکنایی که نوبتشون بوده چک میدن و کسی بت نمیزنه.
دامنهی چک (checking range) (n.)
مجموعه دستهایی که با اونها تصمیم میگیری چک بدی.
چک-رِیز (check-raise) (v.)
وقتی بعد از فلاپ اول چک میدی و وقتی حریف بت میزنه، رِیز میکنی.
کوین فلیپ / کُین فلیپ / شیر یا خط (coin flip) (n.)
وقتی دو دست پیش از فلاپ و در حالت آل-این (all-in) از نظر احتمال برد خیلی نزدیکان؛ مثل یه جفت دست در برابر دو تا اُوِرکارت.
کُلد کال (cold call) (v.)
فقط کالکردن یه رِیز پریفلاپ (بدون این که قبلاً پولی وسط گذاشته باشی غیر از بلایند).
دامنهی کُلد کال / رنج کال بدون مشارکت قبلی (cold-calling range) (n.)
مجموعه دستهایی که با اونها در برابر یه رِیز پریفلاپ صرفاً کال میکنی.
ترکیب / ترکیب مشخص کارتها (combination) (n.)
به یه دست خاص (مثلاً دو کارت هول کارت با خال مشخص) میگن “کمبوی” خاص. خالها هم مهمان. پس و هر دو هم “آس و شاه” حساب میشن ولی ترکیبشون فرق میکنه چون ممکنه خالشون متفاوت باشه.
اتصال به بُرد (connect with the board) (v.)
این که دستت چقدر با کارتهای مشترک جور میشه یا equity (شانس برد) خوبی پیدا میکنه.
سیبت / بت ادامهدهنده (continuation bet) (n.)
بتی که توسط بازیکنی که آخرین بار پیش از فلاپ یا روی خیابون قبلی رِیز کرده بود، زده میشه. بهش معمولاً “سی-بت (c-bet)” هم میگن.
دامنهی ادامهدهنده (continuing range) (n.)
دامنهای از دستها که با اونها در برابر بت یا رِیز حریف، کال یا رِیز میکنی.
دوسِز / جفت ۲ (deuces) (n.)
یه pair از دوها یا همون جفت ۲.
دابل آپ / دوبل شدن (double up) (v.)
وقتی آل-این میری و برنده میشی و در نتیجه، استکت تقریباً دو برابر میشه.
دراو / دست ناتمام (draw) (n. / v.)
دستی که هنوز کامل نشده و منتظر یه یا چند کارت برای بهتر شدنشه. مثلاً اگه دو و سه داری و روی فلاپ چهار و پنج بیاد، دراوِ استریت داری.
بُرد خشک (dry board) (n.)
وقتی کارتهای مشترک خیلی اجازهی دراوهای مختلف نمیدن. مثلاً یه فلاپ رنگینکمانی (سه خال متفاوت) که امکان فلشدراو نداره.
اِج / برتری (edge) (n.)
وقتی از لحاظ احتمال برد (equity) نسبت به حریفت دست بالاتری داری یا یه برتری کلی در بازی داری.
شلیک کردن یه بارل (fire a barrel) (v.)
بتزدن رو یه خیابون بعد از فلاپ، مثلاً شلیک کردن رو فلاپ، ترن یا ریور.
بارل پیاپی زدن (fire multiple barrels) (v.)
بتزدن پشت سر هم تو خیابونهای مختلف؛ مثلاً فلاپ، ترن و بعدش ریور.
سه بار بارل زدن (fire three barrels) (v.)
بت زدن روی فلاپ، ترن و ریور هر سه.
فلاپ (flop) (n.)
اولین سه کارت مشترکی که روی میز میاد.
فولد اِکوییتی (fold equity) (n.)
اون بخشی از اِکوییتیای که وقتی حریف فولد میکنه گیرت میاد. هرچی احتمال فولد حریف بیشتر باشه، فولد اکوییتیِ تو در مقایسه با اندازهی پات، بالاتر میره.
پوکر با رویکرد تئوری بازیها / جیتیاو (game theory optimal (gto) poker) (n.)
یه سبک بازی دفاعی که سعی میکنه کاری کنه حریفا نتونن ازت سوءاستفاده کنن. یعنی جوری بازی کنی که هیچ ضعفی براشون نذاری.
زیر فشار قرار گرفتن (get run over) (v.)
وقتی حریفا مدام با بازی تهاجمی تو رو از پاتهای مختلف بیرون میکنن.
گاتشات دراو (gutshot draw) (n.)
وقتی چهار کارت از پنج کارت لازم برای یه دست خاص رو داری و فقط یه کارت وسطش رو کم داری. مثلاً داری و روی میز هست. برای استریت به یه کارت خاص نیاز داری.
دامنهی دست (hand range) (n.)
همهی دستهایی که یه بازیکن در یه موقعیت مشخص میتونه داشته باشه؛ این دامنه با پیشرفت دست و اومدن کارتهای جدید تغییر میکنه.
پات هِدز-آپ / پات دونفره (heads-up pot) (n.)
وقتی فقط دو نفر تو پات هستن.
هیرو کال (hero call) (n.)
وقتی با یه دست نسبتاً ضعیف مشکوکی که حریف داره بلوف میزنه و با وجود ضعف دستت، توی راند آخر بت حریف رو کال میکنی.
دراو با اکوییتی بالا (high-equity draw) (n.)
یه دراو که آوتهای زیادی داره و احتمال تکمیلش زیاده؛ مثلاً یه فلاش دراو + استریت دراو.
کارتهای هول (hole cards) (n.)
همون دو کارت مخصوص هر بازیکن که فقط خودش میدونه چیه. بهش “پاکت” (pocket) هم میگن. مثلاً اگه هول کارتت باشه، میگی پاکت آس داری.
ابتکار عمل (initiative) (n.)
بازیکنی که آخرین بت یا رِیز رو انجام داده، گفته میشه ابتکار عمل دست اونه.
در موقعیت بودن (in position) (adj.)
وقتی نوبت بازی تو بعد از حریفه (تو آخر بازی میکنی).
لَگ / بازیکن لوز-اگرسیو (lag) (n.)
مخفف Loose Aggressive Player؛ بازیکنی که دستای زیادی رو بازی میکنه و کاملاً تهاجمیه و معمولاً هم خوب از پسش برمیاد.
لید اینتو / بت کردن مقابل حریف (lead into) (v.)
تو یه پات هدز-آپ، اولین کسی باشی که بعد از فلاپ یا ترن یا ریور بت میزنه (بتی که در واقع رو به حریفه).
لید آوت / بت آغازین پستفلاپ (lead out) (v.)
به اولین بت تو خیابون بعد از فلاپ میگن، چه هدز-آپ چه چندنفره.
لیک / اشتباه زیانآور (leak) (n.)
عادت یا رفتاری که باعث باخت پولت میشه؛ یه ضعف تو بازیت.
لیمپ کردن (limp in) (v.)
قبل از فلاپ، فقط کالکردن مبلغ بیگ بلایند بدون رِیزکردن.
بازیکن لوز (loose player) (n.)
کسی که دامنهی دستش پریفلاپ خیلی بازه و دستای زیادی رو بازی میکنه.
رنج لوز / رنج گسترده (loose range) (n.)
دامنهی دستی که کلی دست مختلف توش هست و گستردهست. اصطلاح دیگهش “دامنهی وسیع (wide range)”ـه.
بورد خیس با کارتهای پایین (low-card wet board) (n.)
بُرد یا فلاپی که کلی دراو مختلف رو ممکن میکنه اما بدون کارتهای بزرگ؛ مثل فلاپهای یا شبیه اینا که کلی استریت دراو یا حتی فلش دراو توش بازه.
مانیاک (maniac) (n.)
بازیکنی که خیلی بیش از حد تهاجمی و بیمحابا بازی میکنه، خیلی دست میاد تو پات و معمولاً برنامهای هم نداره.
متاگیم (metagame) (n.)
این که تاریخچهی بازی خودت با حریفاتو در نظر بگیری و بر اون اساس تصمیم بگیری؛ یعنی تاکتیکایی بر اساس شناخت قبلی.
مینرِیز (min-raise) (n.)
یه رِیز که دقیقاً دو برابر بت قبلیه. پریفلاپ میشه دو برابر بیگ بلایند.
پات چندنفره (multi-way pot) (n.)
وقتی سه نفر یا بیشتر تو پات هستن.
محافظهکار / نیـتی (nitty) (adj.)
سبک بازی خیلی محافظهکارانه و تایت (دستای کمی بازی میکنه).
ناتس (the nuts) (n.)
بهترین دست ممکن در یه لحظهی مشخص.
دست ناتشده (nutted hand) (n.)
دستی که تقریباً همیشه بهترین دست به حساب میاد؛ میگیم طرف دستش ناتشدهست.
لیمپ اولیه (open limp) (n.)
وقتی اولین بازیکنی که میتونه وارد پات بشه، فقط با کالکردن بیگ بلایند وارد میشه، نه رِیز. (اگه به جای لیمپ، رِیز کنه میشه “اوپن رِیز”).
خارج از موقعیت (out of position) (adj.)
وقتی نوبت بازیات قبل از حریفته (تو اول بازی میکنی).
اوتها (outs) (n.)
کارتهایی که برای تکمیل دراوت نیاز داری تا دستت رو بسازی.
اُوِربِت (overbet) (n.)
بتی بزرگتر از اندازهی پات.
اُوِرکارتها (overcards) (n.)
کارتهایی که از نظر رتبه از هر کارت روی بُرد بالاتر هستن.
اُوِرپِر (overpair) (n.)
اگه جفتی تو دستت باشه که از تمام جفتهای ممکن روی میز بزرگتر باشه، میشه اُوِرپِر.
پِی آف / کال بزرگ پرداختن (pay off) (v.)
کال کردن یه بت بزرگ (معمولاً وقتی حریف میتونه قوی باشه ولی بازم کال میکنیم).
پیل کردن / کال برای دیدن کارت بعدی (peel) (v.)
کال کردن بت یا رِیز حریف فقط برای این که یه کارت دیگه ببینی (مثلاً کارت ترن یا ریور).
قطبیشده (polarized) (adj.)
وقتی یه دامنه فقط شامل دستای خیلی قوی یا خیلی ضعیفه و وسط نداره. هرچی دامنه قطبیتر باشه، دستای ارزشمندش قویتر و بلوفهاش هم ضعیفترن.
برتری دامنه (range advantage) (n.)
وقتی دامنهی دستهای تو به طور کلی در مقایسه با دامنهی دستهای حریف بهتره یا اکوییتی بالاتری داره.
ریور (the river) (n.)
پنجمین کارت مشترک.
سِت (set) (n.)
سهتا از یک نوع (Three of a kind) وقتی جفت تو دست خودته (پاکت) و یه کارت مشابه روی میز اومده.
نشان دادن کارت (show down) (v.)
وقتی کارتهاتو رو میکنی تا همه ببینن. معمولاً بعد از آخرین دور شرطبندی.
شوداون / مرحلهی نهایی نمایش کارت (showdown) (n.)
همون لحظهای که بعد از آخرین راند شرطبندی، بازیکنایی که هنوز تو دست هستن، کارتهاشون رو نشون میدن تا برنده معلوم بشه.
شاو / آلاین کردن (shove) (v.)
آل-این کردن همهی چیپهات.
اسلوپلی / آهسته بازی کردن دست قوی (slow play) (v.)
وقتی یه دست خیلی قوی داری اما برای فریب یا تشویق حریف به بتزدن، خودت رِیز یا بت نمیزنی. یا اجازه میدی حریف یه دست بهتر بسازه تا بتونی ارزش بیشتری بگیری. این کارو “تراپ کردن” هم میگن.
سبک اسمالبال (small ball) (adj.)
سبکی از پوکر که ریسک را کم میکند و عمداً پاتها را کوچک نگه میدارد، مگر اینکه دست شما خیلی قوی باشد.
دستهای احتمالی / دستهای پرسود مشروط (speculative hand) (n.)
دستهایی مثل سوتد کانِکتورها (مثلاً ) یا پاکتهای کوچیک. خیلی وقتا دست قوی نمیشن، اما اگه بشن، معمولاً بهترین دست رو میسازن.
بازیکن لجباز / چسبنده (sticky player) (n.)
حریفی که معمولاً با دستای نهچندان قوی هم فولد نمیکنه و به امید تکمیل شدن دراو یا بهتر شدن دست، میمونه.
استردل (straddle) (n.)
شرطی داوطلبانه که بعد از بلایندها ولی قبل از پخش کارتها گذاشته میشه؛ معمولاً دو برابر بیگ بلاینده و باعث میشه استرادلکننده آخر صحبت کنه.
استریت / مرحلهی بازی (street) (n.)
به هر مرحلهی پخش کارت یا راند شرطبندی میگن؛ مثلاً فلاپ، ترن، ریور هر کدوم یه “خیابون” حساب میشن.
بازیکن تایت-اگرسیو (tag) (n.)
مخفف Tight Aggressive Player؛ بازیکنی که حدود ۲۰٪ دستها رو بازی میکنه و ۱۷٪ رو اوپنرِیز. غالباً بازیکن حرفهای محسوب میشه.
تریبِت (three-bet) (v.)
رِیز مجدد در مقابل اوپنرِیز پریفلاپ یا رِیز مجدد روی یه خیابون بعد از اولین رِیز. مثلاً اوپنرِیز میاد، تو رِیزش میکنی، میشه تریبِت.
دامنهی تایت (tight range) (n.)
دامنهای که تعداد دستهای ممکن توش کم باشه.
تیلت / دستپاچگی ذهنی (tilt) (n. / v.)
حالت بد ذهنی که باعث میشه اشتباهات گرون مرتکب شی. میگن بازیکن داره “روی تیلت” بازی میکنه یا این که به “تیلت” رفته.
تله / ترپ (trap) (v.)
وقتی بت یا رِیز نمیزنی تا حریف فکر کنه دستت ضعیفه و خودش بت بزنه یا دست قویتری بسازه که در نهایت بتونی ارزش بیشتری بگیری. این همون “اسلوموشن بازی” هم هست.
تریز (treys) (n.)
لقبی برای جفت سه (۳۳).
تریپس (trips) (n.)
سهتا از یه نوع که دوتاش روی بُرد باشه و یکی تو دست خودت. فرقش با ست اینه که تو ست، دو کارت جفت تو دسته و یه کارت رو بُرد.
ترن (the turn) (n.)
چهارمین کارت مشترک.
رو کردن کامل دست (turn your hand face up) (v.)
وقتی با یه سری حرکات و بتزدنهات، عملاً به حریف نشون میدی چه دستی داری. نه این که واقعاً کارتو برگردونی، ولی جوری بازی میکنی که انگار کارتهاتو رو کردی.
بت ارزش / ولـیو بت (value bet) (n.)
بتی که وقتی میزنی انتظار داری با دستهای ضعیفتر از دستت، حریف کال کنه و سود ببری.
دست ارزشمند / ولـیو هند (value hand) (n.)
دستی که وقتی باهاش بت میزنی، احتمال بالایی میدی دستای ضعیفتر زیادی تو رو کال کنن و بهت سود برسونن.
بُرد خیس(wet board) (n.)
بُردی که خیلی هماهنگه و امکان دراوهای مختلف رو فراهم میکنه؛ ممکنه هر مرحلهای باشه (فلاپ، ترن یا ریور).
فلاپ خیس (wet flop) (n.)
فلاپی که کلی دراو مختلف رو فعال میکنه؛ مثلاً رنگ یا استریت راحت روش ساخته میشه.
دامنهی باز / لوز(wide range) (n.)
دامنهای پر از دستای مختلف و متنوع که همون “دامنهی لوز (loose range)” هم بهش میگن.
بازیکن برنده (winning player) (n.)
هر بازیکنی که تو بلندمدت سود میکنه.
ویل / نهنگ(whale) (n.)
یه نوع “فیش” خیلی بزرگ که بیبرنامه و ضعیف بازی میکنه، دستای زیادی رو کال میکنه و احتمالاً باختهای سنگین میده. اغلب هر بت بزرگی رو با دست ضعیف کال میکنه.